سبد خرید شما خالی است!
فهرست مطالب
«این همه هزینه کن برای تبلیغات، آخرشم هیچی به هیچی…»
یک لحظه صبر کنید و یک‌طرفه به قاضی نروید! می‌دانید چرا کمیپن‌های تبلیغاتی بازدهی خاصی برایتان ندارند و فقط پول بی‌زبان‌تان را به باد می‌دهند؟
چون تبلیغات‌تان هدفمند نیست و بدون توجه به عملکرد و دیدن نتایج ملموسی، پول‌تان را در جای اشتباه خرج می‌کنید. از آنجایی که این چیزها در مرام ما نیست، بیایید در این مقاله شما را با پرفورمنس مارکتینگ (Performance Marketing)، یکی از شاخه‌های دیجیتال مارکتینگ آشنا کنیم تا بعد از این، با هزینه کمتر، نتیجه و بازدهی بهتری از کمپین‌های تبلیغاتی‌تان ببینید.
آن‌چه خواهیم خواند...
بیایید قبل از اینکه وارد جزئیات شویم، یک نگاه کلی به پرفورمنس مارکتینگ که یکی از شاخه‌های دیجیتال مارکتینگ است، داشته باشیم و ببینیم در این مقاله چه چیزی در انتظارتان است.
مهم‌ترین مزایای پرفورمنس مارکتینگ عبارتند از:
- کاهش ریسک تبلیغات
- افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
- کنترل بهتر بر بودجه و نتایج تبلیغاتی
روش‌های مرسوم پرداخت در تبلیغات عملکردی، این موارد هستند:
- CPC: هزینه به ازای کلیک
- CPM: هزینه به ازای هزار نمایش
- CPA: هزینه به ازای هر اقدام (مثل خرید)
محبوب‌ترین کانال‌های بازاریابی در بازاریابی عملکردی شامل گزینه‌های زیر می‌شوند:
- تبلیغات کلیکی (PPC)
- ایمیل مارکتینگ
- تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی
- تبلیغات نمایشی و همسان
- افیلیت مارکتینگ
توجه به نکات زیر، در موفقیت کمپین‌های پرفورمنسی حائز اهمیت هستند:
- هدف‌گذاری دقیق
- تست و بهینه‌سازی مداوم
- توجه به تجربه کاربری
- استفاده از ابزارهای تحلیل داده‌ها و تست‌های A/B
خب حالا اگر آماده‌اید برویم سر اصل مطلب و وارد جزئیات شویم!
پرفورمنس مارکتینگ چیست؟
بازاریابی بدون تکیه بر داده‌ها، مثل رانندگی با چشم‌های بسته‌ست!
اسم دیگر پرفورمنس مارکتینگ (Performance marketing)، بازاریابی عملکردی یا عملگرا است. با یک استراتژی و رویکرد طرف هستیم که اصلی‌ترین وظیفه آن بهبود و بازدهی بیشتر تبلیغات و کاهش هزینه‌هاست.
به زبان ساده‌تر، پرفورمنس مارکتینگ رویکردی نتیجه‌محور در بازاریابی دیجیتال است که در آن، فقط در صورت رسیدن به یک نتیجه ملموس و قابل‌اندازه‌گیری یا انجام اقدام موردنظر در کمپین‌های تبلیغاتی باید هزینه کنید.
اجازه دهید یک مثال بزنم:
فرض کنید یک فروشگاه آنلاین کفش دارید و می‌خواهید تبلیغاتی برای جذب مشتریان جدید اجرا کنید. روش معمول این‌طور است که شما مبلغ مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای را برای نمایش تبلیغ‌تان به تعداد مشخصی از افراد و نمایش‌دهنده‌ها پرداخت کنید؛ صرف‌نظر از اینکه این تبلیغ آورده‌ای برای شما دارد یا نه.
اما در پرفورمنس مارکتینگ، شما فقط وقتی هزینه برای تبلیغات می‌پردازید که کسی از طریق آن تبلیغ، محصولی بخرد یا اقدامی مانند ثبت‌نام در سایت، کلیک کردن روی تبلیغ و… انجام دهد.
می‌دانید خوبی این رویکرد نسبت‌به رویکرد سنتی چیست؟
- کمپین شما ریسک کمتری دارد و پول‌تان را جایی هزینه می‌کنید که مطمئن هستید نتیجه موردنظر عایدتان می‌شود.
- نرخ بازگشت سرمایه (ROI) تضمینی و خیلی بیشتر از حالت سنتی است.
- کنترل بهتری بر بودجه و روند تبلیغات دارید.
نکته کلیدی اینجاست که پرفورمنس مارکتینگ برای تمام فرایندهای بازاریابی و تبلیغات ساختار قیفی قائل است! قیف فروش که می‌دانید چیست؟
فرایندی است که طول می‌کشد یک غریبه با برند و کسب‌وکار شما آشنا و به مشتری وفادار تبدیل شود. پرفورمنس مارکتینگ سعی می‌کند کاربران را به بهترین شکل و آرایش در این قیف قرار بدهد و آنها را به سمت انتهای قیف (یعنی تبدیل مشتریان بالقوه) هدایت کند.
راستی! امیدوارم ریاضی‌تان خوب باشد؛ چون در پرفورمنس مارکتینگ، بیشتر از هر چیزی با تحلیل اعداد و ارقام و نمودارها سروکار داریم.
تا بحث اعداد و ارقام داغ است بیایید ببینیم روش‌های پرداخت در پرفورمنس مارکتینگ به چه صورت است.
روش‌های پرداخت در پرفورمنس مارکتینگ
سیستم پرداخت در بازاریابی عملکردی خیلی بده‌بستانی است! یعنی اول ناشر باید تبلیغ‌تان را در کانال‌های مورد نظر منتشر کند، بعد بر اساس نحوه عملکرد آن تبلیغ به او پول بدهید.
حتما بخوانید: بازاریابی پنهان: تبلیغاتی که ناخودآگاه شما را هدف می‌گیرند!
بین مارکترها، چند روش پرداخت مرسوم است که در این بخش آنها زیر ذره‌بین بررسی می‌بریم.
روش اول: هزینه به ازای هر کلیک (CPC)
رایج‌ترین روش پرداخت در تبلیغات پرفورمنسی، همین پرداخت به ازای کلیک یا CPC است. CPC به هزینه‌ای اشاره دارد که به ازای هر یک کلیک روی تبلیغ‌تان باید به ناشر تبلیغ بپردازید.
یعنی اگر ۱۰۰ نفر با کلیک روی تبلیغ‌تان در یکی از سایت‌های پربازدید به سایت شما هدایت شده باشد و بودجه شما ۵۰ هزار تومان باشد، هزینه هر کلیک ۵۰۰ تومان برایتان آب می‌خورد.
نکته‌ای برای اهل فن
CPC با نرخ کلیک (CTR) رابطه عکس دارد؛ یعنی هرچه تبلیغ‌تان نرخ کلیک بیشتری داشته باشد احتمالا Quality Score شماهم بالاتر است و هزینه‌ای که باید برای هر کلیک پرداخت کنید کمتر می‌شود. چرا؟
چون مردم از تبلیغات بیزارند و پلتفرم‌های تبلیغاتی به این موضوع کاملاً آگاه هستند! برای همین ترجیح می‌دهند تبلیغی را منتشر کنند که خواهان دارد و واقعاً برای مردم جذاب است. پایین آوردن قیمت هر کلیک در تبلیغاتی که نرخ کلیک بالایی دارند هم به‌نوعی پاداشی است برای تشویق شما به ساختن تبلیغات جذاب و خلاقانه!
البته در محاسبه هزینه هر کلیک فاکتورهای دیگری مثل کیفیت تبلیغ، سختی و میزان رقابت در آن کلمه کلیدی، قیمت پیشنهادی رقبا و … هم دخیل هستند که اینجا واردشان نمی‌شویم.
روش دوم: هزینه به ازای هر هزار نمایش (CPM)
CPM یا Cost per thousand impressions به معنای هزینه به ازای هر هزار نمایش (ایمپرشن) است.
دانستنی: "mille" یک کلمه فرانسوی و به معنی هزار است و CPM مخفف عبارت Cost per mille است.
می‌دانید چرا مارکترها به‌جای هزینه برای هر نمایش، از روش هزینه به ازای هر هزار نمایش استفاده می‌کنند؟ چون هزینه یک ایمپرشن می‌تواند خیلی نوسان داشته باشد، اما هزینه برای هزار نمایش معمولاً رقم پایدارتر است.
این روش در درجه اول به شما نشان می‌دهد که تبلیغات در یک کانال بازاریابی خاص چقدر هزینه دارد و میزان رقابت برای دسترسی به مخاطبان هدف در آن کانال چقدر است.
روش سوم: هزینه به ازای اقدام (CPA)
CPA مخفف Cost Per Action و به معنای پرداخت به ازای هر اقدام است. یعنی فقط هر باری که کاربری اقدام مورد نظر شما را انجام دهد، موظف هستید هزینه تبلیغ را پرداخت کنید. بنابراین برای نمایش یا کلیک روی آن هزینه‌ای از شما کسر نمی‌شود.
به نظر من بهترین و هدفمندترین روش پرداخت در پرفورمنس مارکتینگ، به‌خصوص برای کسب‌کارهای کوچک و نوپا که بودجه محدودی دارند، همین CPA است؛ چون خودتان می‌توانید اقدام موردنظرتان را تعریف کنید و فقط بابت همان اقدام و تبدیل کاربر هزینه کنید و این‌طوری هزینههایتان به‌طور چشمگیری کاهش می‌یابد.
این اقدام هر چیزی می‌تواند باشد، از ثبت‌نام در سایت و خبرنامه و بازدید از وبلاگ گرفته تا خرید محصول و نصب اپلیکیشن و …؛ منتها هر کدام ازین‌ها اسم‌های مختلفی دارند. مثلاً مارکترها به هزینه به ازای جذب هر لید CPL می‌گویند، یا هزینه به ازای هر فروش با عنوان CPS بین مارکترها مرسوم است.
حتما بخوانید: دامنه تطبیق دقیق یا EMD چیست و چه تاثیری بر سئوی سایت دارد؟
البته خودتان را درگیر این اسم‌گذاری‌ها نکنید، چون در کلیت ماجرا تغییری ایجاد نمی‌کنند.
خب، تا اینجا فهمیدیم پرفورمنس مارکتینگ چیست و با روش‌های پرداخت هزینه تبلیغات در این سیستم آشنا شدیم. بیایید برویم سراغ کانال‌هایی که باید برای پرفورمنس مارکتینگ با آنها سروکار داشته باشید.
کانال‌های سودآور در پرفورمنس مارکتینگ
پرفورمنس مارکترها از کانال‌های متنوعی برای اجرای کمپین‌های تبلیغاتی استفاده می‌کنند؛ ولی چیزی که بین همه آنها مشترک است، امکان رصد و پیگیری عملکرد و نتایج است.
از بین همه این کانال‌ها، این مواردی که می‌خواهیم معرفی کنیم، جزو محبوب‌ترین و البته پربازده‌ترین کانال‌های بازاریابی عملکردی هستند.
تبلیغات کلیکی (PPC)
تبلیغات کلیکی، که به نام PPC هم معروف است، همان تبلیغات گوگل است که حتماً تا حالا در صفحات نتایج جست‌وجو گوگل با تگ «Ads» یا «Sponsored» دیده‌اید. مثل این نمونه:
این تبلیغات در بین نتایج جست‌وجوی ارگانیک در موتورهای جست‌وجو مثل گوگل نمایش داده می‌شوند و شما موظف هستید به ازای هر کلیکی که روی تبلیغ‌تان می‌شود، هزینه مشخصی بپردازید.
از آنجایی که شکل و شمایل این نوع تبلیغات بسیار شبیه به نتایج ارگانیک جست‌وجو است، تبلیغ بودن آن خیلی به چشم نمی‌آید و این‌طوری شانس بیشتری برای جذب مخاطبان و دریافت کلیک‌های بیشتر دارید.
حتما بخوانید: تبلیغات کلیکی چیست؟ بررسی کامل گوگل ادز، یکتانت و سایر سرویس‌های کلیکی ایرانی
ایمیل مارکتینگ
یکی از قدیمی‌ترین ولی همچنان مؤثرترین روش‌های بازاریابی عملکردی، همین ایمیل مارکتینگ است. ایمیل ابزار مناسبی برای هدف‌گیری مشتریانی است که قبلاً از شما خرید کرده‌اند.
شما می‌توانید با ارسال یک ایمیل، به مشتری‌های قبلی یا کسانی که به محصولات و خدمات‌تان علاقه نشان داده‌اند، پیام‌های شخصی‌سازی شده و متناسب با نیاز و دغدغه‌هایشان بفرستید و آنها را به خرید تشویق کنید.
یک نمونه با هم ببینیم؟
این یک نمونه ایمیلی است که من اخیراً از یکی از برندهای لوازم آرایشی و بهداشتی دریافت کردم؛ هم با آوردن اسم من پیام را شخصی‌سازی و توجهم را جلب کردند، هم پیشنهاد و انگیزه خوبی برای خرید مجدد (ارسال رایگان + ۳۰ درصد تخفیف) به من دادند.
تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی
با اینکه بازاریابی و تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، لینکدین، توییتر، تیک‌تاک و یوتیوب بیشتر با هدف برندینگ و شناخت بازار انجام می‌شود، ولی اخیراً به‌عنوان یکی از پایگاه‌های اصلی برای جذب لید (مشتریان بالقوه) و پرورش آنها هم مورد توجه قرار گرفته است.
حتما بخوانید: بهترین دوره‌های رایگان دیجیتال مارکتینگ
حتماً در اینستاگرام اینفلوئنسرهایی را دیدید که راجع‌به محصول یا خدمات یک برند صحبت و فالوورهایشان را به خرید یا فالو کردن صفحه آن کسب‌وکار ترغیب و تشویق می‌کنند.
برخلاف تصورتان، نتایج این شکل تبلیغات هم کاملاً قابل پیگیری است و می‌توانید با شاخص‌هایی مثل ترافیک ورودی، نرخ کلیک، میزان تعامل و تعداد لیدها و میزان افزایش فروش موفقیت یا عدم موفقیت آن را بسنجید.
تبلیغات نمایشی و همسان
یکی دیگر از کانال‌های جذاب برای پرفورمنس مارکتینگ، تبلیغات نمایشی و همسان هستند که معمولاً در سایت‌های خبری و پربازدید توسط اد نتورک‌ها منتشر می‌شوند و کاربران با کلیک روی آنها به لندینگ مورد نظر شما هدایت می‌شوند.
تبلیغات همسان نسخه پیشرفته‌تر بنرهای تبلیغاتی هستند؛ این نوع تبلیغات از نظر شکل و قالب و محتوا، شبیه به محتوای سایت ناشر هستند و در نگاه اول تبلیغ بودن آن خیلی حس نمی‌شود و به نظر می‌رسد جزئی از محتوای سایت هستند.
تبلیغات نمایشی هم انواع مختلفی دارند؛ از بنرهای قدیمی گرفته تا ویدیو و تصاویر متحرک (گیف) که در سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها می‌بینید، همگی نوعی تبلیغات نمایشی و یکی از بهترین بسترها برای پیاده‌سازی استراتژی‌های پرفورمنس مارکتینگ هستند.
افیلیت مارکتینگ
افیلیت مارکتینگ، بازاریابی وابسته و همکاری در فروش همگی یه چیز هستند. در افیلیت مارکتینگ شما یک لینک اختصاصی در اختیار ناشران قرار می‌دهید و به ازای هر فروشی که از طریق همکاری با ناشران (مثل وبلاگ‌ها یا اینفلوئنسرها) انجام شود، پورسانتی که توافق کردید را پرداخت می‌کنید.
این کانال یکی از محبوب‌ترین روش‌های بازاریابی عملکردی است. چون هم برای کسب‌وکارها سودمند است (چون پولی که برای تبلیغات می‌پردازند به ازای فروش موفق است)، هم برای ناشران.
همه این کانال‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا با بودجه مناسب، به نتایج عالی دست پیدا کنید. البته بسته به نوع کسب‌وکارتان، باید کانالی را انتخاب کنید که بیشترین بازدهی و آورده را برایتان داشته باشد. بهتر است به‌جای اینکه همه جا حضور داشته باشید، تمرکزتان را روی کانال‌هایی بگذارید که مخاطبان هدف شما در آن حضور دارند.
حتما بخوانید: افیلیت مارکتینگ چیست؟ راهنمای جامع کسب درآمد از همکاری در فروش
چرا پرفورمنس مارکتینگ انتخاب کسب‌وکارهای امروزی است؟
اینکه این رویکرد مورد استقبال خیلی از کسب‌وکارها قرار گرفته بی‌دلیل نیست! این مزایای بی‌شمار پرفورمنس مارکتینگ است که آن را به رویکردی بهینه و پربازده برای تبلیغات آنلاین تبدیل کرده است.
این موارد مهم‌ترین مزایای بازاریابی عملگرا هستند:
۱) مدیریت بهینه‌تر هزینه‌ها
وقتی تبلیغات‌تان را بر اساس رویکرد پرفورمنس مارکتینگ پیش می‌برید، دیگر پول‌تان بی‌حساب و کتاب خرج نمی‌شود و فقط زمانی هزینه‌ای برای تبلیغات می‌پردازید که به نتیجه مدنظرتان رسیده باشید.
این‌طوری هم بودجه‌تان هدر نمی‌رود، هم خیالتان راحت است که پول‌تان در جای درستی هزینه می‌شود و از همه مهم‌تر، نرخ بازگشت سرمایه‌تان هم افزایش پیدا می‌کند.
تازه، این سبک تبلیغات ریسک خیلی کمتری هم دارد؛ چون می‌توانید با حداقل بودجه هم کمپین‌تان را اجرا و آزمون و خطا کنید و اگر دیدید استراتژی‌تان جواب می‌دهد، آن را در مقیاس بزرگ‌تر اجرا کنید.
حتما بخوانید: هکر رشد کیست و چه وظایفی دارد؟
۲) اندازه‌گیری دقیق نتایج و بهینه‌سازی مداوم کمپین‌ها
یادتان هست گفتم در پرفورمنس مارکتینگ با اعداد و ارقام زیاد سروکار داریم؟ اصلاً یکی از بزرگ‌ترین مزایای پرفورمنس مارکتینگ و قسمت‌های مورد علاقه خودم در این رویکرد، همین امکان اندازه‌گیری دقیق نتایج است.
فرقی نمی‌کند که کمپین‌تان را در چه ابعادی اجرا می‌کنید؛ هر وقت اراده کنید می‌توانید از طریق ابزارهای تحلیلی مثل گوگل آنالیتیکس، روند اجرای کمپین و داده‌های موجود را زیر نظر بگیرید و با آنالیز و تجزیه‌وتحلیل آنها، هرجایی که احساس کردید با یک تغییر کوچک بازدهی تبلیغات بهتر می‌شود، بهینه‌سازی و تغییر را سریعاً اعمال کنید.
چنین چیزی را به‌ندرت در سبک‌های سنتی تبلیغات و بازاریابی می‌بینید.
حالا چطور باید این نتایج را اندازه‌گیری و تحلیل کنید؟ با KPI یا شاخص‌های کلیدی عملکرد.
KPIها یک‌سری سنجه و معیار هستند که مارکترها میزان موفقیت استراتژی‌های بازاریابی خود را با آن ارزیابی می‌کنند؛ سنجه‌هایی مثل نرخ کلیک، نرخ تبدیل، هزینه جذب هر لید و… .
حتما بخوانید: هرچه برای بهینه‌سازی تبلیغات در گوگل و فروش چند برابری نیاز دارید!
۳. هدفمند بودن تبلیغات
یکی از مزایای مهم پرفورمنس مارکتینگ، هدفمند بودن آن است. با این رویکرد بازاریابی، هم هدف روشن است، هم مسیر رسیدن به آن؛ پس احتمال اینکه تیرتان خطا برود خیلی خیلی کم است.
اصلاً یک سوال از شما دارم؛ به نظرتان برای تبلیغات اینکه بدانید مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند، بیشتر در کدام شهر یا کشور زندگی می‌کنند، علایق و ترجیحاتشان چیست، چه دغدغه‌ها و نیازهایی دارند یا بتوانید آنها را بر اساس علایق و رفتارشان در سطح وب دسته‌بندی کنید بهتر است، یا اینکه هیچ کدام از این اطلاعات را ندانید و با توکل بر خدا و با حدس و گمان به دل یک جاده تاریک (اینجا منظورم همان تبلیغات است:)) بزنید؟
صد در صد هرچه بیشتر از مخاطبان هدف تبلیغ دیتا داشته باشید، کمپین‌های هدفمند و موفق‌تری را هم می‌توانید اجرا کنید.
۴. جذب لیدهای باکیفیت
از آنجایی که همه چیز در پرفورمنس مارکتینگ روی اصول و قاعده و به‌طور هدفمند پیش می‌رود، مشتریانی که از طریق تبلیغات به کسب‌وکار شما اضافه می‌شوند، مشتریان باکیفیتی هستند! یعنی چی؟
یعنی این مشتریان بالقوه واقعاً علاقه‌مند به محصولات یا خدمات‌تان هستند و ترافیکی که روانه سایت‌تان می‌شود، به احتمال خیلی زیاد تبدیل و به خرید منجر می‌شود.
در نتیجه همه این موارد، پرفورمنس مارکتینگ به دلیل نتیجه‌محوری، قابلیت اندازه‌گیری و بهینه‌سازی، و مدیریت بهینه بودجه، به یک ابزار حیاتی برای موفقیت کسب‌وکارها در فضای آنلاین تبدیل شده است.
اگر شما بودید، با وجود چنین مزایایی انتخاب‌تان چیزی جز بازاریابی عملکردی بود؟ بعید می‌دانم!
حتما بخوانید: لید چیست و چگونه ایجاد می‌شود؟ | چطور یک غریبه را به مشتری تبدیل کنیم
روی دیگر سکه: چالش‌های پرفورمنس مارکتینگ!
بی‌انصافی است اگر چشم‌مان را روی این همه خوبی ببندیم و تمرکزمان را روی چالش‌های بازاریابی عملکردی بگذاریم؛ ولی خب بد نیست نگاهی هم به آن روی سکه بیندازیم و با چالش‌های احتمالی پرفورمونس مارکتینگ هم آشنا شویم:
- تحلیل داده‌ها: تحلیل و درک داده‌ها می‌تواند پیچیده و زمان‌بر باشد.
- انتخاب شبکه‌های تبلیغاتی: انتخاب شبکه مناسب برای تبلیغات ممکن است دشوار باشد و تاثیر زیادی بر نتایج دارد.
- رقابت: در بازارهای شلوغ، رقابت برای جلب توجه کاربران بسیار زیاد است.
- بهینه‌سازی مداوم: نیاز به بهینه‌سازی مداوم کمپین‌ها برای دستیابی به بهترین نتایج وجود دارد.
- پیگیری تبدیل‌ها: شناسایی این که کدام کلیک‌ها منجر به فروش می‌شوند ممکن است چالش‌برانگیز باشد.
- حفظ حریم خصوصی: رعایت قوانین حریم خصوصی و نگرانی‌های کاربران، از جمله چالش‌های مهم است.
یکی دیگر از چالش‌هایی که این نگاه پرفورمنسی به بازاریابی دارد، این است که پرفورمنس مارکترها معمولاً همه هم‌وغم‌شان روی فرایند جذب و پرورش لیدهای باکیفیت و تبدیل آن‌هاست و کمتر با مسائل برندینگی سروکار دارند.
پس اگر هدف‌تان از دیجیتال مارکتینگ برندسازی و معرفی کسب‌وکارتان به آدم‌ها باشد، فکر نمی‌کنم رویکرد پرفورمنس مارکتینگ انتخاب هوشمندانه‌ای باشد.
اگر علاقه‌مندید در پرفورمنس مارکتینگ حرفه‌ای شوید، بتوانید نتایج بهتری از تبلیغات خود بگیرید و فروش‌تان را از این رو به آن رو کنید، پیشنهاد می‌کنم در دوره جامع دیجیتال مارکتینگ آکادمی نوین شرکت کنید.
این دوره با اصول و مبانی دیجیتال مارکتینگ شروع می‌شود و پله‌پله کار با تمام ابزارهای دیجیتال، نحوه آنالیز و تحلیل نتایح، نوشتن و پیاده‌سازی استراتژی و به‌طور مدیریت و به فروش رساندن یک کسب‌وکار را مو‌به‌مو یاد می‌گیرید.
نکات کلیدی برای موفقیت در پرفورمنس مارکتینگ
پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز استراتژی‌های پرفورمنس مارکتینگ خیلی به میزان بودجه و منابعی که دارید ربطی ندارد؛ نمی‌گوییم مهم نیست، ولی برای موفقیت نکات کلیدی و مهم‌تری هست که باید از آنها آگاه باشید.
- هدف‌گذاری دقیق و واضح
اولین نکته هدف‌گذاری دقیق است. قبل از هر چیز باید دقیقا بدانید که هدف شما از اجرای یک کمپین چیست. آیا می‌خواهید فروش‌تان را افزایش بدهید، لیدهای جدید جمع کنید، یا روی پرورش لیدها کار کنید و تعاملات‌تان را با آنها بیشتر کنید؟
هدف‌گذاری شفاف به شما کمک می‌کند کمپین‌ها را بهتر مدیریت کنید و تسلط بیشتری روی ارزیابی نتایج داشته باشید.
- تست و بهینه‌سازی مداوم
یکی از اصول و قواعد اصلی در پرفورمنس مارکتینگ، ارزیابی، تحلیل و بهینه‌سازی مداوم است. با استفاده از ابزارهای تحلیل داده‌ها مثل Google Analytics یا اجرای تست‌های A/B باید دائماً عملکرد کمپین‌ها را اندازه‌گیری کنید، عناصر مختلف کمپین مثل تصاویر، دکمه‌ها، متن‌ها یا صفحات فرود مختلف را تست کنید و ببینید کدام یکی عملکرد بهتری دارند و در صورت نیاز تغییرات لازم را اعمال کنید.
هر چه بیشتر روی بهینه‌سازی کمپین وقت و انرژی بگذارید، بازدهی آن بیشتر و هزینههایتان کمتر می‌شود.
- توجه به تجربه کاربری
هر قدر هم که تبلیغات شما جذاب و خلاقانه باشد، یک لندینگ پیج یا صفحه فرود می‌توانند تمام زحمات‌تان را از بین ببرد! پس اگر توقع نرخ تبدیل بالایی از کمپین‌هایتان دارید، در طراحی صفحات فرود حتما به تجربه کاربری توجه داشته باشید و تا جای ممکن فرایند خرید و ثبت‌نام و گشت‌وگذار در صفحه را برای کاربر ساده و سریع کنید.
و سوال آخر:
پرفورمنس مارکتینگ واقعاً جواب می‌دهد؟
بله! اگر تا امروز خیری از کمپین‌های بازاریابی و تبلیغاتی‌تان ندیده‌اید، پرفورمنس مارکتینگ کمک‌تان می‌کند که:
- با بهینه‌سازی کمپین، بازدهی و نرخ تبدیل آن را بالا ببرید.
- نرخ بازگشت سرمایه‌تان را افزایش دهید.
- بهترین و پرسودترین کانال‌ها برای تبلیغات را پیدا کنید.
- هزینههایتان را بهینه‌تر مدیریت کنید.
ما سعی کردیم در این مقاله همه گره‌های ذهنی شما را درباره پرفورمنس مارکتینگ باز کنیم و به تمام سوالات احتمالی‌تان جواب بدهیم؛ با این حال اگر فکر می‌کنید چیزی از قلم افتاده یا نظری دارید، خوشحال می‌شویم آن را در قسمت کامنت‌ها بخوانیم.
موضوع مرتبط
تبلیغات اینترنتی
دنبال متخصص دیجیتال مارکتینگی؟
بهترین متخصصها رو در تمام زمینهها از بین دانشجوهای نوین استخدام کن.
مشاهده لیست متخصصین
همراه با رزومه، اطلاعات
تماس و نمونهکار
بحث درباره این مقاله را شما آغاز کنید!
ارسال دیدگاه
